سلام خسته نباشین من میخوام وارد کانال مشاوره در تلگرام شما بشم چرا میگه مسدود
سلام من دوتا پسر دارم ی ۸ساله و ی ۴ساله. پسر بزرگم قسمتی از ی ویدیو ترسناک رو به پسر کوچیکم نشون داده و هم خودش وهم برادرش ترسیدن. پسر کوچیکم نمی تونه دیگه بخوابه و حتی تنها تو ی اتاق نمیره و حتی دستشویی هم بایو همراهش برم من باید چیکار کنم؟
سلام
سلام کانال تلگرام بزنین تا مشکلات مون رو بگین یا ایدی خودتون بدین!
سلام دختر ۲۰ ساله ای هستم ک بشدت هراس اجتماعی دارم از اول دبیرستانم ک تا الان 5 سال گذشته تا امروز تمام سعیمو کردم کسی کوچکترین چیزی نفهمه واقعا اینو ضعف بزرگ میدونم چون دقیقا نقطه مقابل چیزی هستم ک همیشه آرزوشو داشتم
سلام خسته نباشین. من یه دختر دو سالو دو ماهه دارم که خیلی شدید وابسته عمه شه. به طوری که وقتی اونو میبینه به هیچ عنوان نزدیک من نمیشه وحتی بغل اون شیرشو میخوره کنار اون میخوابه و هرلحظ رو با اون میگذرونه اگه ببینه عمش ناراحته سریع بغض میکنه و سرشو روی سینه عمه ش میذاره وقتی میریم خونه پشت سرهم اسمشو میاره و واسش گریه میکنه انقد اشک میریزه و جیغ میزنه ک مجبور میشم سرش داد بزنم هرچی بهش محبت میکنم فایده ای نداره و اصلا به من مهری پیدا نمیکنه اگه ناراحت باشم و گریه کنم اصلا کنارم نمیاد و از دور نگام میکنه ولی تا صدای عمه شو میشنوه از خوشحالی بدو بدو میره پیشش. متاسفانه نزدیک هم زندگی میکنیم و هرروز همدیگرو میبینیم. سعی کردم نذارم بره اونجا. بارها هفته ای یک بار ولی هیچ فایده ای نداره عمه ش از یه مادر بیشتر بهش محبت میکنه بارها اعتراض کردم که این رفتار تو فقط به ضرر منه و این بچه توی خونه خودش آرامش نداره ولی اصلا گوش نمیده و محبتاشو هرروز بیشتر میکنه. حتی شوهرمم کلافه شده و این موضوع هردومونو اذیت میکنه کارم شده گریه کردن و غصه خوردن چون هرکاری میکنم این بچه نزدیک من نمیشه باهاش بازی میکنم آهنگ میذارم میخندونمش چیزایی که دوس داره رو بهش میدم ولی انگار ن انگار. ی گوشه رو پیدا میکنه میره گریه میکنه و فقط اسم عمشو میاره. ی جا زندگی کردن با خانواده شوهرم باعث شد هرروز اینارو ببینه و عادت کنه ولی الان چندروز یبار اجازه میدم ک اونارو ببینه ولی ذره ای از علاقه ش به عمه ش کم نشده میبرمش تفریح ولی ن حرف میزنه ن شادی میکنه میگه چرا عمه نیومده فقط بغض میکنه و چشاش قرمز میشه چندسری بردمش شهرستان خونه پدرم ولی اونجام بی فایده بود. این بچه فقط داره عذاب میبینه چون کارش شده فقط اشک ریختن. ب حدی دارم عذاب میکشم که فقط خدا میدونه دخترمو بی نهایت دوس دارم ولی فعلا عمه ش داره از من میگیرتش وهرچی بهش اعتراض میکنم و گوشزد میکنم فایده نداره. خواهشا کمکم کنید
بنظرم خواهرشوهرتون مثل عمه خودم دخترتون رو چیز خور و دعایی کرده من کودک بودم اینطور بودم بعدها عمه ام نزدیک فوتش حلالیت از مادرم طلبید که این کارو کرده بوده.
سلام من دوماه زایمان کردم قبل بارداریم با همسرم دعوای شدید داشتیم ک دوستام از این قضیه ب نحوه خودشون استفاده کردن و گفتن ک سر بچس ..و تهمت زدن بهم حالا من میخوام ازمایش بدم ژنتیک منتهی شوهرم میگه نه ولی من دارم داغووون میشم شده ب خودکشی هم فک میکنم راهنماییم کنید چیکار کنم
من تازه از همسرم جدا شدم فرزندم هنوز به یک سال نرسیده دلیل جدا شدنم از همسرم هم ب دلیل تنفری بود ک ایشون بعد از گذشت ۴ سال ازدواجمون نسبت ب بنده در خودشون ایجاد کرده بودن..از اونجای ک میدونستم پسرم ب مادر بیشتر از پدر نیاز داره برای همین اجازه دادم حضانت فرزند با مادرش باشه...با توجه ب این ک تا حدودی از مشکلات بچه های طلاق اطلاع دارم و حدس میزنم همسرم تا زمان بزرگ شدن فرزندم از من برای او بد گویی کند در حدی ک از من متنفر شود برای همین تصمیم گرفتم ک فرزندم رو اصلا نبینم و ب ملاقاتش نروم چرا ک دیدن اختلافات و تناقضات بین رفتار من و صحبتهای انجام شده توسط مادرش ممکن است باعث ایجاد مشکلات روحی برای فرزندم در اینده شود پس ب ناچار همچین تصمیمی گرفتم....
لطفا منو راهنمای کنین ک آیا این تصمیممم درست است یا ن....آیا ایرادی نداره ک فقط و فقط با مادرش بزرگ شود و از من بیخبر باشد